مدرس دانشگاه هنر در گفتگو با «راوی خبر»:
مدرس دانشگاه هنر گفت: امروز دشمن با فیلم‌های مختلفی درصدد کشاندن جوانان ایرانی به سمت غرب است و در جنگ رسانه هنر انقلابی می‌تواند همانند بمبی حربه‌های دشمن را خنثی کند.
مسئول روابط عمومی فضای سبز شهرداری کرج خبرداد:
مسئول روابط عمومی سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهرداری کرج از آغاز به کار یازدهمین جشنواره لاله ها در باغ گل های بوستان شهید چمران کرج خبر داد.
نسل بی‌پایان؛
سلام و درود به امام امت و شهیدان اسلام و معلولین جنگ حق علیه باطل و درود به این امت شهید پرور که هر روز شوق شهادت در آنها متبلورتر می‌شود.
قرآن در زندگی؛
خدا قاطعانه به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانش بازگردانید و هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید، به عدالت داوری کنید.
مدیر‌کل دفتر توسعه گردشگری داخلی عنوان کرد:
مدیر کل دفتر توسعه گردشگری داخلی وزارت میراث فرهنگی گفت: طبق آمار مراکز اقامتی رسمی، نیمه رسمی و اضطراری تا ۱۲ فروردین، مجموع آمار اقامتی مسافران نوروزی ۵۴ میلیون نفر بود.
نسل بی‌پایان؛
محمود از ابتدا در خط امام و ولایت‌فقیه بود و در نبرد با منافقان و ضد انقلابیون داخلی بدون ذره‌ای تردید همچنان استوار و محکم ایستاد، در عشق امام می‌سوخت و همیشه آماده فداکاری بود.
قرآن در زندگی؛
و خدا به دشمنان شما داناتر است. و بس است که خدا سرپرست شما باشد، و کافی است که خدا یاور شما باشد.
نسل بی‌پایان؛
شهید ذوالفقار مهرانی در پنجم مرداد ماه سال ۱۳۳۳ در روستای مهران از توابع شهرستان طالقان در استان البرز در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود.
قرآن در زندگی؛
و آنان که اموالشان را از روی ریا و خودنمایی به مردم انفاق می‌کنند، و به خدا و روز قیامت ایمان ندارند، شیطان همدم آنان است. و هر کس شیطان همدم او باشد بی‌تردید بد همدمی دارد.
نسل بی‌پایان؛
سردار شهید سیّد‌شهاب‌الدّین افتخاری در روستای با صفای پراچان (طالقان کرج) در سال ۱۳۴۲ به دنیا آمد. وی در خانواده‌ای سادات و روحانی پرورش یافت و برای کسب علم و دانش به دلیل کمبود امکانات در زادگاهش به روستای هم‌جوار می‌رفت.
قرآن در زندگی؛
و خدا را بپرستید، و چیزی را شریک او قرار ندهید، و به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایه نزدیک و همسایه دور و همنشینان و همراهان و در راه ماندگان و بردگان نیکی کنید.
نسل بی‌پایان؛
اولین شب عملیات بود در گروهان یک، حسن مسئول دسته دو و من مسئول دسته سه بودم و آن شب گردان ما به خط زد، برادرم حسن مجروح شد و ما خیلی پیشروی کردیم و بعد در موقع عقب‌نشینی برادرم حسن به‌جای ماند.